ترانه ی سنگدل

ترانه ی سنگدل

ترانه سرا : آتش

18 مصرع

مرداد 1399

جان من سنگدلی عاشقی با تو غلط است
نمی دونم که چرا عشق تو دوزو کلک است
جان من در ره عشق تو خون و دل خوردیم
به سلامتی تو باده زدیم می خوردیم
از کس و ناکس شنیدیم حرفو ما جر خوردیم
ندیدیم عشق و وفا با اینکه ما دل بردیم
جان من سنگدلی اما می میرم باز برات
بی وفایی ولی من دوست دارم با بدیهات
جان من دل به تو دادن که شده عادت ما
ولی هیچ وقت تو نخواستی که بشی دلبر ما
جان من دردی دارم تو سینه که ندید کسی
مدتیه که منو درد و غمو دلواپسی
رفیق روزو شب همیم نمونده نفسی
دل من خسته شده از این همه دلواپسی
بجز عشقت در دلم نبوده عشق هیچ کسی
این روا نیست که بشینم تنها توی بی کسی
بشین تو کنج دلم جز تو نمی خوام هیچ کسی
تو کسم شو دیگه نه هیچ کسی و هیچ ناکسی